اصطلاحات رایج انگلیسی

در این پست به یه سری از عبارتهایی
میپردازیم که معمولا با فعل
MAKE
همراه هستند.

۱٫ MAKE a MISTAKE (اشتباه کردن)
نه
do a mistake

I won’t make the same mistake again!
دیگه این اشتباهو نمیکنم
———————————————————
۲٫ MAKE FRIENDS (دوست پیدا کردن/ دوست شدن)

It’s hard to make friends in a new place.
خیلی سخته که توی یه محیط جدید دوست پیدا کنی.

I ‘d like to make friends with you.
میخواهم باهات (باهاتون) دوست بشم

دقت کنید چه بخواییم با یه نفر دوست
بشیم، چه با چند نفر، همیشه باید بگیم
make friendS
———————————————————

3. MAKE a DECISION (تصمیم گرفتن)

I’ve made my decision – I’m going to go to Oxford University, not Cambridge University.
من تصمیممو گرفتم و میخواهم برم دانشگاه آکسفورد نه کمبریج
———————————————————

۴٫ MAKE a PHONE CALL (تلفن زدن/ تماس گرفتن)

Please excuse me, I need to make a phone call.
منو میبخشید، باید یه تلفن بزنم
———————————————————

۵٫ MAKE an EXCUSE (بهونه اُوردن/ بهونه گرفتن)

When I asked her if she had finished the work, she started making excuses about how he was too busy.
وقتی ازش پرسیدم کارو تموم کرده یا نه ، شروع کرد بهونه اوردن که سرش خیلی شلوغ بوده.

گردآوري و تنظيم: www.majazionline.ir

مطالب مرتبط

آخرين مطالب ارسالي