در صورت داشتن سوال يا بروز مشکل در سايت با ما تماس بگيريد 09304293050
کتاب انگلیسی مجازی آنلاین

جستجو

کتابهاي انگليسي

نمونه سوال و کتابهای معلم جواب ورک بوک کانون زبان دانلود کتابهای فامیلی اند فرندز محل تبليغات شما محل تبليغات شما منابع آموزشی کتابهای اسپیک نو محل تبليغات شما محل تبليغات شما محل تبليغات شما محل تبليغات شما محل تبليغات شما

موضوعات

کتابهای زبان بزرگسالان
کتابهای زبان نوجوانان
کتابهای زبان کودکان
منابع آزمونهای زبان
آموزش زبان انگلیسی
دانلود نرم افزار
موبایل
بازی
فناوری - IT
فیلمهای آموزشی
انیمیشن-کارتون
همراه اول-ایرانسل
کتابخانه مجازی آنلاین
مقاطع تحصیلی
خدمات سایت
آموزش آی تی
زبان آلمانی
ترفند

به مجازی آنلاین خوش آمدید

جواب کتاب انگلیسی کانون زبان
کانال مجازي آنلاين را دنبال کنيد : Telegram Channel : @Majazionline

4داستان زیبای انگلیسی با ترجمه فارسی برای اموزش زبان انگلیسی

www.majazionline.ir

داستان دختر کوچولو

 

A little girl asked her father
"How did the human race appear?"

دختر کوچولویی از پدرش سوال کرد"چطور نژاد انسانها بوجود آمد؟"

The Father answered "God made Adam and Eve; they had children; and so all mankind was made"

پدر جواب داد"خدا آدم و حوا را خلق کرد, آنها بچه آوردند سپس همه نوع بشر بوجود آمدند"

Two days later the girl asked her mother the same question.

 دو روز  بعد دختره همون سوال را از مادرش پرسید .

The mother answered
"Many years ago there were monkeys from which the human race evolved."

مادر جواب داد "سالها پیش میمونها وجود داشتنداز اونها  هم  نژاد انسانها بوجود اومد."

The confused girl went back to her father and said " Daddy, how is it possible that you told me human race was created God and Mommy said they developed from monkeys?"

دختر گیج شده به طرف پدرش برگشت و پرسید"پدر چطور این ممکنه که شما به من گفتین نژاد انسانها را خدا خلق کرده است و مامان گفت آنها تکامل یافته از میمونها هستند؟"

The father answered "Well, Dear, it is very simple. I told you about my side of the family and your mother told you about her."

پدر جواب داد " خوب عزیزم خیلی ساده است .من در مورد فامیلهای خودم گفته ام و مادرت در مورد فامیلهای خودش!!"

...................................................................................................................

دزدی از بانک

 

A man with a gun goes into a bank and demands their money.

مردی با اسلحه وارد یك بانك شد و تقاضای پول كرد.

Once he is given the money, he turns to a customer and asks, 'Did you see me rob this bank?'

وقتی پول ها را دریافت كرد رو به یكی از مشتریان بانك كرد و پرسید : آیا شما دیدید كه من از این بانك دزدی كنم؟

The man replied, 'Yes sir, I did.'

مرد پاسخ داد : بله قربان من دیدم.

The robber then shot him in the temple , killing him instantly.

.سپس دزد اسلحه را به سمت شقیقه مرد گرفت و او را در جا كشت

He then turned to a couple standing next to him and asked the man, 'Did you see me rob this bank?'

او مجددا رو به زوجی كرد كه نزدیك او ایستاده بودند و از آن ها پرسید آیا شما دیدید كه من از این بانك دزدی كنم؟

The man replied, 'No sir, I didn't, but my wife did!'

مرد پاسخ داد : نه قربان. من ندیدم اما همسرم دید.

Moral - When Opportunity knocks.... MAKE USE OF IT!

نكته اخلاقی: وقتی شانس در خونه شما را میزند. از آن استفاده كنید!

.....................................................................................................................

مطالب دو زبانه

 

I was walking down the street when I was accosted by a particularly dirty and shabby-looking homeless woman who asked me for a couple of dollars for dinner.

در حال قدم زدن در خیابان بودم که با خانمی نسبتا کثیف و کهنه پوشی که شبیه زنان بی خانه بود روبرو شدم که از من 2 دلار برای تهیه ناهار درخواست کرد.

I took out my wallet, got out ten dollars and asked, 'If I give you this money, will you buy wine with it instead of dinner?'

من کیف پولم را در آوردم و 10 دلار برداشتم و ازش پرسیدم اگر من این پول را بهت بدم تو مشروب بجای شام می خری؟!

'No, I had to stop drinking years ago' , the homeless woman told me.

نه,من نوشیدن مشروب را سالها پیش ترک کردم,زن بی خانه به من گفت.

'Will you use it to go shopping instead of buying food?' I asked.

ازش پرسیدم آیا از این پول برای خرید بجای غذا استفاده می کنی؟

'No, I don't waste time shopping,' the homeless woman said. 'I need to spend all my time trying to stay alive.'

زن بی خانه گفت:نه, من وقتم را یرای خرید صرف نمی کنم من همه وقتم را تلاش برای زنده ماندن نیاز دارم.

'Will you spend this on a beauty salon instead of food?' I asked.

من پرسیدم :آیا تو این پول را بجای غذا برای سالن زیبایی صرف می کنی؟

'Are you NUTS!' replied the homeless woman. I haven't had my hair done in 20 years!'

 تو خلی!زن بی خانه جواب داد.من موهایم را طی 20 سال شانه نکردم!


'Well, I said, 'I'm not going to give you the money. Instead, I'm going to take you out for dinner with my husband and me tonight.'

 گفتم , خوب ,من این پول را بهت نمیدم در عوض تو رو به خانه ام برای صرف شام با من و همسرم می برم.

The homeless Woman was shocked. 'Won't your husband be furious with you for doing that? I know I'm dirty, and I probably smell pretty disgusting.'

زن بی خانه شوکه شد .همسرت برای این کارت تعصب و غیرت نشان نمی دهد؟من می دانم من کثیفم و احتمالا یک کمی  هم بوی منزجر کننده دارم.

I said, 'That's okay. It's important for him to see what a woman looks like after she has given up shopping, hair appointments, and wine.'  

گفتم:آن درست است . برای او مهم است دیدن زنی شبیه خودش بعد اینکه خرید و شانه کردن مو و مشروب را ترک کرده است!

........................................................................................................................

هدایای مادر کجاست؟

 

GIFTS FOR MOTHER

Four brothers left home for college, and they became successful doctors and lawyers and prospered. Some years later, they chatted after having dinner together. They discussed the gifts that they were able to give to their elderly mother, who lived far away in another city.

The first said, “I had a big house built for Mama. The second said, “I had a hundred thousand dollar theater built in the house. The third said, “I had my Mercedes dealer deliver her an SL600 with a chauffeur. The fourth said, “Listen to this. You know how Mama loved reading the Bible and you know she can’t read it anymore because she can’t see very well. I met this monk who told me about a parrot that can recite the entire Bible. It took 20 monks 12 years to teach him. I had to pledge them $100,000 a year for 20 years to the church, but it was worth it. Mama just has to name the chapter and verse and the parrot will recite it.” The other brothers were impressed.

After the holidays Mama sent out her Thank You notes. She wrote: Dear Milton, the house you built is so huge. I live in only one room, but I have to clean the whole house. Thanks anyway.

Dear Mike, you gave me an expensive theater with Dolby sound, it could hold 50 people, but all my friends are dead, I’ve lost my hearing and I’m nearly blind. I’ll never use it. But thank you for the gesture just the same.

Dear Marvin, I am too old to travel. I stay home, I have my groceries delivered, so I never use the Mercedes … and the driver you hired is a big jerk. But the thought was good. Thanks.

Dearest Melvin, you were the only son to have the good sense to give a little thought to your gift. The chicken was delicious. Thank you.”


چهار برادر ، خانه شان را به قصد تحصیل ترک کردند و دکتر،قاضی و آدمهای موفقی شدند. چند سال بعد،آنها بعد از شامی که باهم داشتند حرف زدند.اونا درمورد هدایایی که تونستن به مادر پیرشون که دور از اونها در شهر دیگه ای زندگی می کرد ،صحبت کردن.

اولی گفت: من خونه بزرگی برای مادرم ساختم . دومی گفت: من تماشاخانه(سالن تئاتر) یکصد هزار دلاری  در خانه ساختم. سومی گفت : من ماشین مرسدسی با راننده کرایه کردم که مادرم به سفر بره.
چهارمی گفت: گوش کنید، همتون می دونید که مادر چقدر خوندن کتاب مقدس رو دوست داره، و میدونین که نمی تونه هیچ چیزی رو خوب بخونه چون جشماش نمیتونه خوب ببینه . شماها میدونید که مادر چقدر خوندن کتاب مقدس را دوست داشت و میدونین هیچ وقت نمی تونه بخونه ، چون چشماش خوب نمی بینه. من ، راهبی رو دیدم که به من گفت یه طوطی هست که میتونه تمام کتاب مقدس رو حفظ بخونه . این طوطی با کمک بیست راهب و در طول دوازده سال اینو یاد گرفت. من  ناچارا تعهد کردم به مدت بیست سال و هر سال صد هزار دلار به کلیسا بپردازم. مادر فقط باید اسم فصل ها و آیه ها رو بگه و طوطی از حفظ براش می خونه. برادرای دیگه تحت تاثیر قرار گرفتن.

پس از ایام تعطیل، مادر یادداشت تشکری فرستاد. اون نوشت: میلتون عزیز، خونه ای که برام ساختی خیلی بزرگه .من فقط تو یک اتاق زندگی می کنم ولی مجبورم تمام خونه رو تمییز کنم.به هر حال ممنونم.

مایک عزیز،تو به من تماشاخانه ای گرونقیمت با صدای دالبی دادی.اون ،میتونه پنجاه نفرو جا بده ولی من همه دوستامو از دست دادم ، من شنوایییم رو از دست دادم و تقریبا ناشنوام .هیچ وقت از اون استفاده نمی کنم ولی از این کارت ممنونم.

 ماروین عزیز، من خیلی پیرم که به سفر برم.من تو خونه می مونم ،مغازه بقالی ام رو دارم پس هیچ وقت از مرسدس استفاده نمی کنم. راننده ای که کرایه کردی یه احمق واقعیه. اما فکرت خوب بود ممنونم

ملوین عزیزترینم، تو تنها پسری بودی که درک داشتی که کمی فکر بابت هدیه ات بکنی. جوجه خوشمزه بود. ممنونم.

منبع: www.majazionline.ir

کانال مجازي آنلاين را دنبال کنيد : telegram.me/majazionline

اين مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذاريد
برچسب ها : آموزش زبان انگليسي-کتابهاي انگليسي-تاپ ناچ-انواع صفت و زمان در انگليسي-زبان آنلاين-انگليسي-سايت زبان انگليسي-زبان خارجه-نمونه سوال زبان انگليسي-سوال تستي زبان انگليسي-English-لغات انگليسي-اصطلاحات انگليسي-زبان انگليسي دوره راهنمايي-زبان انگليسي دوره دبيرستان-آموزش زبان کودکان-گرامرانگليسي-آموزش تصويري زبان انگليسي-مکالمه انگليسي-فيلمهاي زبان انگليسي-داستان انگليسي-آهنگ انگليسي-فايلهاي صوتي زبان انگليسي- ,
993 چهارشنبه 03 اردیبهشت 1393 majazionline نظرات (0)موضوع(داستان انگلیسی)

مطالب مرتبط

داستان انگلیسی در مورد مادر با ترجمه فارسی
دانلود کتاب داستان Bambi and the Prince of the Forestویرایش دوم
دانلود رایگان کتابهای داستان زبان انگلیسی
دانلود کتاب داستان انگلیسیFamily_and_Friends_Readers_1_The_Sandcastle فمیلی اندفرندز
دانلود کتاب داستان انگلیسی Family and Friends Reader 1: The Little Red Hen فمیلی اند فرندز
دانلود کتاب داستان انگلیسی Family and Friends Reader 3: Snow White and the Seven Dwarfs
دانلود کتاب داستان انگلیسی Family and Friends Reader 3: Two Kites فمیلی اند فرندز
دانلود کتاب داستان انگلیسی Family and Friends Reader 3: Pinocchio فمیلی اند فرندز
دانلود کتاب داستان انگلیسی2 Family & Friends Readers 2: The Shoemaker and the Elves فمیلی اندفرندز
دانلود کتاب داستان انگلیسی2 Family & Friends Readers 2: The Camping Trip فمیلی اند فرندز
دانلود کتاب داستان انگلیسی2 Family & Friends Readers 2: The Bear on the Stairs فمیلی اند فرندز
دانلود کتاب داستان انگلیسیFamily_and_Friends_Readers_2_Shoemaker_and_the_2 فمیلی اند فرندز
دانلود کتاب داستان انگلیسی1 Family & Friends Readers 1: Three Billy Goats فمیلی اندفرندز
دانلود کتاب داستان Family and Friends Readers 1 - Benny and the Biscuitsفمیلی اند فرندز
دانلود رایگان 600 داستان از مشهورترین داستان های انگلیسی -برای آیپد و آیفون
داستان كوتاه مرد و پيله كرم ابريشم( انگلیسی با ترجمه فارسی)
داستان کوتاه انگلیسی قرض(The Loan)(انگلیسی با ترجمه فارسی)
داستان انگلیسی رز درون با ترجمه فارسیThe Rose Within
داستان خانم و هواپیما(انگلیسی با ترجمه فارسی)
داستان جالب زنی که همیشه از شوهرش کتک می‌خورد!(انگلیسی با ترجمه فارسی)
داستان انگلیسی ماجراي ماهيگيري با ترجمه فارسی
داستان انگلیسی کشتی شکسته عبادتگران با ترجمه فارسی
داستان مقصد زندگی به انگلیسی با ترجمه فارسی
داستان فوق العاده زیبای مهر مادری به انگلیسی با ترجمه فارسی
داستان انگلیسی بسیار زیبا و آموزنده عشق و نفرت پدر نسبت به دخترش با ترجمه فارسی
داستان زیبای طاووس و لاک پشت به انگلیسی با ترجمه فارسی
داستان طنز آسانسور به انگلیسی با ترجمه فارسیThe Elevator
داستان طنز رییس فهیم به انگلیسی با ترجمه فارسی
داستان طنز دختر كوچولو به انگلیسی با ترجمه فارسی
داستان زیبای سیب ها به انگلیسی با ترجمه فارسی
داستان پسر بازیگوش به انگلیسی با ترجمه فارسی
دانلودکتاب Dive Into Danger همراه با فایلهای صوتی
دانلود کتاب اصطلاحات انگلیسی در قالب داستان-Can you believe it 1
داستان جالب و آموزنده خانم ویلیامزبه انگلیسی با ترجمه فارسی
کتاب ۱۰۰ داستان تصویری عبرت انگیز انگلیسی
125داستان كوتاه كودكانه به زبان انگلیسی(همراه با فایل صوتی)
100داستان كوتاه كودكانه به زبان انگلیسی(همراه با فایل صوتی)
داستان لیلی و مجنون بصورت کامل به زبان انگلیسی
داستان انگلیسی چقدر شایسته ایم...
100 داستان کوتاه رایگان انگلیسی(بصورت صوت و متن)
365 داستان کوتاه رایگان انگلیسی(صوت و متن)
داستان انگلیسیstory
داستان انگلیسی کوتاه ” پروانه و پیله “با ترجمه فارسی
2داستان عاشقانه انگلیسی با ترجمه فارسی
ترجمه داستان رسول اكرم و دو حلقه جمعيت به انگلیسی
داستان انگلیسی طاووس و لاک پشت با ترجمه فارسی
داستان انگليسي اولين عشق
چندداستان آموزنده به زبان انگلیسی همراه باترجمه فارسی
داستان انگلیسیCity Welcomes New Store and Its Owners
داستان انگلیسی معاینه دکتر

آخرين مطالب ارسالي

-براي پاسخ سريع لطفا با شماره 09304293050 تماس بگيريد


کد امنیتی رفرش
قوانين بخش نظرات
1 - نظرات اسپم و تبليغاتي تاييد نخواهد شد.
2 - فقط نظراتي که جنبه عمومي داشته باشند تاييد و منتشر مي شوند.
3 - نظرات فينگليش تاييد نخواهند شد.
4 - هرگونه درخواست و يا حل مشکلات فقط در انجمن امکان پذير است.
5 - لطفا انتقادات و پيشنهادات و همچنين درخواست هاي خود را از بخش هاي تماس با ما و درخواستي ها ارسال نماييد.

کانال مجازی آنلاین

کانال تلگرام مجازی آنلاین

مجوزهاي سايت

logo-samandehi

اطلاعات کاربري

مطالب پربازديد

مطالب تصادفي

آمار سايت

کل مطالب : 7587
کل نظرات : 1463
افراد آنلاين : 33
تعداد اعضا : 9714
بازديد کل سايت : 37,134,976